فراتر از "درد دارم": راهنمای جامع بیان درد به زبان انگلیسی
در زبان انگلیسی، برای بیان درد از مجموعهای از عبارات عمومی، توصیفی و عامیانه استفاده میشود. بسته به نوع، شدت و محل درد، ساختار جمله متفاوت است. آشنایی با این عبارات به زبانآموزان کمک میکند احساسات جسمی خود را دقیقتر و طبیعیتر بیان کنند.
در زبان انگلیسی، هنگامی که افراد قصد دارند از وجود درد سخن بگویند، معمولاً تنها به جملاتی نظیر "I have pain" یا "It hurts" بسنده نمیکنند. بلکه مجموعهای از اصطلاحات و ساختارهای متنوع وجود دارد که افراد برای بیان و توصیف درد از آنها بهره میبرند.
نوع اصطلاحات انتخابشده بسته به عوامل مختلفی از جمله موارد زیر متغیر است:
نوع درد: مانند درد سوزشی، تیرکشنده یا درد خفیف.
شدت درد: آیا درد بسیار شدید است یا تنها درد ملایمی احساس میشود؟
محل درد: مثلاً سردرد، کمردرد یا شکمدرد.

بر اساس این عوامل، انتخاب جمله یا اصطلاح مناسب متفاوت خواهد بود.
از اینرو، در ادامه، رایجترین عبارات و ساختارها بهصورت دستهبندیشده ارائه شدهاند تا یادگیری و کاربرد آنها برای زبانآموزان تسهیل شود.
🩺 عبارات عمومی برای بیان درد (General Expressions of Pain)

عبارات عمومی برای بیان درد (General Expressions of Pain) شامل جملهها و اصطلاحاتی هستند که به طور کلی برای ابراز احساس درد یا ناراحتی جسمی استفاده میشوند، بدون اینکه محل یا نوع خاصی از درد را مشخص کنند. این عبارتها مانند "I’m in pain" (درد دارم)، "It hurts" (درد میکند) یا "I’m in agony" (در عذابم) در موقعیتهای مختلف به کار میروند و شدت یا حضور کلی درد را نشان میدهند. چنین عبارات پایهای معمولاً اولین راه برای بیان درد هستند، بهویژه زمانی که فرد نمیتواند یا نمیخواهد به جزئیات بیشتری اشاره کند.
I am in pain – من درد دارم.
I am experiencing such severe pain that I am unable to move my arm.
در حال تجربهی دردی شدید هستم، بهگونهای که نمیتوانم بازوی خود را حرکت دهم.
It is painful – این وضعیت دردناک است.
My ankle becomes painful when I place weight on it while walking.
هنگام راه رفتن و فشار آوردن، قوزک پایم دچار درد میشود.
I am experiencing discomfort – من در حال تجربهی ناراحتی جسمی هستم.
Following the physical exercise, I am experiencing significant discomfort today.
پس از انجام تمرین ورزشی، امروز ناراحتی بدنی قابلتوجهی دارم.
I feel muscular soreness – احساس کوفتگی و درد عضلانی دارم.
After the long hike, I am feeling soreness throughout my body.
پس از پیادهروی طولانی، در سراسر بدنم احساس کوفتگی دارم.My shoulders are sore due to lifting weights.
شانههایم در اثر وزنهبرداری دچار کوفتگی شدهاند.
I am in agony – در وضعیت عذابآوری از درد قرار دارم.
She experienced intense agony following the accident.
او پس از حادثه دچار درد بسیار شدیدی شد.I am experiencing agonizing pain due to this toothache.
به دلیل این دنداندرد، دردی عذابآور را تحمل میکنم.
I have a sharp pain – درد تیز و ناگهانی دارم.
I frequently experience sharp pain in my side.
اغلب در ناحیهی پهلو دچار درد تیز میشوم.A sudden sharp pain radiated through my knee.
درد تیزی ناگهانی از زانویم عبور کرد.
There is a dull ache – دردی مبهم و یکنواخت وجود دارد.
I am experiencing a dull ache in my lower back.
در ناحیهی پایین کمرم دردی مبهم وجود دارد.It is not severe, just a persistent dull ache.
درد شدیدی نیست، بلکه دردی مبهم و ماندگار است.
📍 درد در نواحی خاص بدن (Pain in Specific Body Parts)

درد در نواحی خاص بدن (Pain in Specific Body Parts) به توصیف دردهایی اشاره دارد که در یک قسمت مشخص از بدن احساس میشوند، مانند سردرد، کمردرد یا دلدرد. این نوع بیان به افراد امکان میدهد تا محل دقیق ناراحتی را مشخص کنند و آن را با عباراتی مانند "My head hurts" (سرم درد میکند) یا "I feel pain in my chest" (احساس درد در قفسه سینه دارم) بیان کنند. چنین توصیفاتی برای تشخیص دقیقتر وضعیت جسمی بسیار حیاتی هستند، زیرا محل درد میتواند سرنخهایی درباره علت اصلی آن ارائه دهد.
I have a headache / My head hurts – سردرد دارم.
I have been experiencing a headache throughout the day.
در طول روز دچار سردرد بودهام.
I have severe back pain – کمرم به شدت درد میکند.
Due to prolonged sitting, I am experiencing significant back pain.
به علت نشستن طولانیمدت، دچار درد شدید در ناحیه کمر شدهام.
I have a stomachache – دلدرد دارم.
I suspect that I consumed something spoiled — I have a severe stomachache.
گمان میکنم چیزی فاسد خوردهام — دچار دلدرد شدید شدهام.
I have a toothache – دنداندرد دارم.
This toothache is interfering with my sleep.
این دنداندرد مانع از خوابیدن من میشود.
My leg is painful – پایم درد دارد.
I am experiencing leg pain due to extensive walking.
به دلیل پیادهروی زیاد، پایم دچار درد شده است.
I feel pain in my chest – در قفسهی سینهام احساس درد دارم.
If one experiences chest pain, it is advisable to consult a physician.
اگر فردی در ناحیه قفسه سینه احساس درد دارد، بهتر است با پزشک مشورت کند.
I have a sore throat – دچار گلودرد هستم.
My joints are aching – مفاصلم دچار درد هستند.
My eyes are sore – چشمانم دچار درد و خستگی هستند.
😖 توصیف انواع درد (Describing Types of Pain)

توصیف انواع درد (Describing Types of Pain) به افراد کمک میکند تا ماهیت، شدت و الگوی دقیق درد را به شکل مشخصتری بیان کنند. در زبان انگلیسی، برای هر نوع حس درد واژگان خاصی وجود دارد؛ مانند "stabbing pain" برای درد خنجری، "burning pain" برای درد سوزشی، یا "throbbing pain" برای درد ضرباندار. استفاده از این اصطلاحات به پزشکان و دیگران امکان میدهد تا بهتر منشأ درد را درک کرده و درمان مناسبتری ارائه دهند. این توصیفات نقش مهمی در انتقال تجربهٔ واقعی بیمار از درد ایفا میکنند.
Stabbing pain – درد خنجری / تیز.
I experienced a stabbing pain in my abdomen.
در ناحیه شکم دچار درد خنجری شدم.
Throbbing pain – درد ضربانی.
There is a throbbing pain in the temple region of my head.
در ناحیهی شقیقه سرم درد ضربانی احساس میشود.
Burning pain – درد سوزشی.
I experience a burning sensation during urination.
هنگام ادرار، احساس درد سوزشی دارم.
Cramping – گرفتگی عضلانی.
I frequently experience cramps in my calves after running.
پس از دویدن، معمولاً در عضلات ساق پا دچار گرفتگی میشوم.
Shooting pain – درد تیرکشنده.
A shooting pain radiates down my leg when I bend forward.
هنگام خم شدن، درد تیرکشندهای در پایم احساس میکنم.
Aching – درد مبهم و مداوم.
I have been experiencing persistent aching in my neck all day.
در طول روز در گردنم احساس درد مداوم داشتهام.
Tingling – احساس سوزنسوزن شدن.
There is a tingling sensation in my fingers.
در انگشتانم احساس سوزنسوزن شدن دارم.
Numbness – بیحسی.
I am experiencing numbness in my toes.
در انگشتان پایم احساس بیحسی دارم.
Tightness – احساس سفتی یا گرفتگی.
There is a sense of tightness in my chest.
در ناحیه قفسه سینهام احساس گرفتگی دارم.
😟 عبارات عامیانه درد (Casual/Colloquial Pain Phrases)

عبارات عامیانه درد (Casual/Colloquial Pain Phrases) مجموعهای از اصطلاحات و جملات غیررسمی هستند که افراد در مکالمات روزمره برای توصیف احساس درد یا ناراحتی جسمی به کار میبرند. این عبارتها معمولاً حالت اغراقآمیز، احساسی یا تصویری دارند و در زبان گفتاری بیشتر از نوشتار رسمی کاربرد دارند. برای مثال، عبارتی مانند "It’s killing me" به معنای "خیلی درد داره" ممکن است در یک گفتوگوی دوستانه شنیده شود، اما در متون رسمی جای خود را به عباراتی مانند "The pain is severe" میدهد. این عبارات به درک بهتر شدت و تأثیر درد از منظر فرد کمک میکنند.
Exclamation of pain – اعلام احساس درد.
Upon hitting my elbow, I experienced sudden pain.
هنگام برخورد آرنجم، دچار درد ناگهانی شدم.
The pain is unbearable – این درد قابلتحمل نیست.
This headache is causing considerable suffering.
این سردرد باعث ناراحتی قابلتوجهی شده است.
I am unable to tolerate the pain – نمیتوانم این درد را تحمل کنم.
The intensity of the pain renders it unbearable.
شدت درد بهگونهای است که قابل تحمل نیست.
I feel extremely exhausted and sore – احساس خستگی مفرط و درد شدید دارم.
Following the illness, I feel severely fatigued and sore.
پس از آن بیماری، احساس خستگی شدید و درد دارم.
I am in significant physical discomfort (UK: I’m in bits) – در ناراحتی شدید جسمی هستم.
Since injuring my back, I have been experiencing consistent pain.
از زمانی که کمرم آسیب دیده، پیوسته در حال درد هستم.
I am physically exhausted – به لحاظ جسمی کاملاً فرسودهام.
My body feels as though it is deteriorating – احساس میکنم بدنم در حال فروپاشی است.
After working continuously for sixteen hours, I feel physically depleted.
پس از شانزده ساعت کار مداوم، احساس خستگی شدید دارم.
My body is reacting intensely to physical exertion – بدنم نسبت به فشار جسمی شدید واکنش نشان میدهد.
Due to excessive exercise, I am experiencing widespread muscular pain.
به دلیل ورزش بیش از حد، دچار درد عضلانی گسترده شدهام.
سخن پایانی
درک و بیان دقیق احساس درد در زبان انگلیسی مستلزم آشنایی با طیفی از عبارات، اصطلاحات و ساختارهای زبانی است. استفاده صرف از جملاتی نظیر "I have pain" یا "It hurts" ممکن است در بسیاری از موارد کافی نباشد، بهویژه در موقعیتهایی که نیاز به توصیف جزئیات بیشتری مانند نوع، شدت و محل درد وجود دارد. اصطلاحات عمومی برای شروع صحبت در این زمینه مناسباند، اما برای انتقال دقیقتر احساس، استفاده از عبارات توصیفی مانند "sharp pain" یا "burning pain" اهمیت دارد. همچنین در گفتگوهای روزمره، اصطلاحات عامیانهای مانند "It's killing me" یا "I'm in bits" کمک میکنند تا احساسات خود را صمیمانهتر بیان کنیم. تسلط بر این دامنه واژگان نهتنها به بهبود مهارت مکالمه زبانآموز کمک میکند، بلکه در موقعیتهای پزشکی و اجتماعی نیز کاربردی و مؤثر است.
یکی از اهداف اصلی آکادمی زبان اشراق، آموزش کاربردی زبان انگلیسی برای زندگی واقعی است. این آموزش صرفاً محدود به قواعد گرامری یا حفظ لغات نیست، بلکه بر توانایی انتقال دقیق احساسات و نیازها در شرایط مختلف تمرکز دارد. موضوعی مانند بیان درد، بهظاهر ساده، در واقع شامل طیف گستردهای از ساختارهای زبانی است که آشنایی با آنها برای زبانآموزان ضروری است. در دورههای آکادمی اشراق، این مفاهیم نه تنها به صورت تئوری بلکه از طریق تمرینهای گفتوگو، بازیهای نقشآفرینی و تحلیل موقعیتهای واقعی آموزش داده میشود. زبانآموزان یاد میگیرند که چگونه در موقعیتهایی مانند مراجعه به پزشک یا صحبت با دوستان درباره وضعیت جسمانی خود، به شکلی دقیق و طبیعی صحبت کنند. این رویکرد، اعتمادبهنفس زبانآموز را در ارتباطگیری تقویت کرده و مسیر یادگیری را به تجربهای ملموس و لذتبخش تبدیل میکند.
با این روش ها عمرا لغات یادت بره! (تکنیک هایی برای بخاطر سپردن لغات)
مشاهده
میدونستی برای درک فرهنگ انگلیسی زبانان بهتره از یادگیری اصطلاحات عامیانه شروع کنی؟
مشاهده
یادگیری لغات با تکنیک Memory Palace (کاخ حافظه)
مشاهده
اگر قراره تو یک جلسه مهم کاری شرکت کنی! لازمه که اصطلاحات مهم انگلیسی رو یاد بگیری...
مشاهده
لغات جدید رو فراموش میکنی؟ چاره کار اینجاست!
مشاهده