گرامر زبان انگلیسی

گرامر به زبان ساده: حروف اضافه مکان (Prepositions of Place)

انتشار 26 فروردین 1404
مطالعه 14 دقیقه

حروف اضافه مکان (Prepositions of Place) در زبان انگلیسی برای بیان موقعیت دقیق اشیاء و افراد استفاده می‌شوند. این درس با توضیح ساده و مثال‌های کاربردی، مفاهیم "in"، "on"، "under"، "beside"، "in front of"، "behind"، "between"، "above" و "below" را آموزش می‌دهد.

گرامر به زبان ساده: حروف اضافه مکان (Prepositions of Place)

آموزش حروف اضافه مکان (Prepositions of Place) به زبان ساده

در زبان انگلیسی، حروف اضافه مکان (Prepositions of Place) کلماتی هستند که موقعیت یک شیء یا فرد را نسبت به شیء یا فردی دیگر نشان می‌دهند. این حروف نقش بسیار مهمی در توصیف دقیق مکان اشیاء دارند و به ما کمک می‌کنند تا بهتر و دقیق‌تر ارتباطات فضایی را بیان کنیم. در ادامه، به پرکاربردترین حروف اضافه مکان به همراه معانی آن‌ها و مثال‌هایی کاربردی پرداخته‌ایم.

1. in

1

📍 معنا: درون، داخل، در

🔹 "in" یکی از پرکاربردترین حروف اضافه مکان در زبان انگلیسی است. این حرف زمانی به‌کار می‌رود که یک شیء یا شخص در داخل یک فضا، محفظه یا محدوده بسته یا مشخص قرار داشته باشد.

🔍 کاربردهای رایج "in"

✅ در یک مکان فیزیکی بسته یا محدود

  • The keys are in my pocket.
    (کلیدها در جیب من هستند.)

  • The milk is in the fridge.
    (شیر داخل یخچال است.)

✅ در یک کشور، شهر یا منطقه

  • She lives in Canada.
    (او در کانادا زندگی می‌کند.)

  • They are working in the city center.
    (آن‌ها در مرکز شهر کار می‌کنند.)

✅ در داخل یک ظرف، محفظه یا اشیای توخالی

  • There’s water in the bottle.
    (در بطری آب وجود دارد.)

  • I found a spider in the box. (من یک عنکبوت داخل جعبه پیدا کردم.)

🎯 نکات مهم درباره "in"

  • "in" معمولاً با مکان‌هایی که چهارچوب دارند یا محدود شده‌اند به‌کار می‌رود، حتی اگر فضای بسته نباشد (مثل کشور، شهر یا اتاق).

  • این حرف اضافه نه‌تنها برای اشیای فیزیکی، بلکه برای مفاهیم انتزاعی هم می‌تواند استفاده شود، ولی در اینجا ما فقط روی کاربرد مکانی تمرکز می‌کنیم.

1

🟢 مثال‌های بیشتر با ترجمه

  1. The children are playing in the garden. (کودکان در باغ بازی می‌کنند.)

  2. There are apples in the basket. (در سبد، سیب‌هایی وجود دارد.)

  3. He is in his room. (او در اتاق خودش است.)

2. on

📍 معنا: روی، بر روی

🔹 حرف اضافه "on" زمانی به‌کار می‌رود که بخواهیم نشان دهیم یک شیء روی سطح یک چیز دیگر قرار گرفته است. این سطح می‌تواند صاف، منحنی، افقی یا حتی عمودی باشد.

1

🔍 کاربردهای رایج "on"

✅ برای نشان دادن قرار گرفتن روی یک سطح افقی

  • The phone is on the table.
    (تلفن روی میز قرار دارد.)

  • There is a plate on the counter.
    (یک بشقاب روی پیش‌خوان قرار دارد.)

✅ برای سطوح عمودی (مثل دیوار یا تابلو)

  • There is a picture on the wall.
    (یک عکس روی دیوار قرار دارد.)

  • The clock is on the wall.
    (ساعت روی دیوار نصب شده است.)

✅ برای وسایل نقلیه عمومی یا باز

  • He is on the bus.
    (او در اتوبوس است.)
    🔸 توجه: برای اتوبوس، قطار، هواپیما و دوچرخه از "on" استفاده می‌شود، چون افراد روی یک سطح مشترک قرار می‌گیرند.

✅ برای صفحات الکترونیکی یا اسناد

  • There is a typo on page 5.
    (یک غلط املایی در صفحه 5 وجود دارد.)

  • I saw the news on the internet.
    (من خبر را در اینترنت دیدم.)

🎯 نکات مهم درباره "on"

  • تماس فیزیکی با سطح، شرط اصلی استفاده از "on" است.

  • حتی اگر جسمی کمی بالاتر از سطح معلق باشد ولی ظاهراً "بر روی" آن باشد، باز هم از "on" استفاده می‌شود.

🟢 مثال‌های بیشتر با ترجمه

  1. The book is on the shelf. (کتاب روی قفسه است.)

  2. She put the vase on the table. (او گلدان را روی میز گذاشت.)

  3. There is a sticker on my laptop. (روی لپ‌تاپ من یک برچسب وجود دارد.)

  4. He wrote his name on the board. (او نامش را روی تخته نوشت.)

1

3. under

1

📍 معنا: زیر، در پایینِ

🔹 حرف اضافه "under" زمانی استفاده می‌شود که یک شیء یا فرد در قسمت پایین یا زیرِ چیزی دیگر قرار داشته باشد؛ به‌گونه‌ای که آن چیز در بالا و شیء دیگر در پایین آن باشد و گاهی حتی ممکن است بین آن‌ها فاصله کمی باشد یا در تماس باشند.

🔍 کاربردهای رایج "under"

✅ برای موقعیت فیزیکی در پایین یا زیر یک شیء

  • The cat is under the chair.
    (گربه زیر صندلی است.)

  • The shoes are under the bed.
    (کفش‌ها زیر تخت هستند.)

✅ برای قرار گرفتن در سایه یا پوشش چیزی

  • We sat under the tree.
    (ما زیر درخت نشستیم.)
    🔸 در اینجا منظور قرار گرفتن در محدوده‌ی سایه و پوشش درخت است، نه لزوماً تماس با آن.

✅ برای نشان دادن وضعیت یا شرایطی که تحت تأثیر چیزی است

  • The company is under investigation. (شرکت تحت بررسی/تحقیق است.)
    🔸 گرچه این مورد معنای انتزاعی دارد، اما به لحاظ ساختار مشابه با کاربرد مکانی است.

🎯 نکات مهم درباره "under"

  • "under" به‌وضوح موقعیتی را نشان می‌دهد که چیزی مستقیماً در پایینِ چیز دیگری قرار دارد.

  • با اینکه تماس فیزیکی ممکن است وجود داشته باشد، اما برای کاربرد "under" ضروری نیست؛ فقط کافی است در مسیر عمودی پایین‌تر باشد.

1

🟢 مثال‌های بیشتر با ترجمه

  1. The bag is under the table. (کیف زیر میز قرار دارد.)

  2. The rabbit is hiding under the sofa. (خرگوش زیر مبل پنهان شده است.)

  3. He kept the letter under his pillow. (او نامه را زیر بالشش نگه داشت.)

  4. The children played under the bridge. (بچه‌ها زیر پل بازی می‌کردند.)

4. next to / beside

📍 معنا: کنار، پهلو، مجاور

🔹 این دو عبارت معمولاً به‌صورت مترادف به‌کار می‌روند و نشان می‌دهند که دو چیز یا دو نفر دقیقاً در کنار هم قرار دارند، بدون هیچ فاصله‌ی قابل‌توجهی بین آن‌ها. در واقع، یکی در سمت راست یا چپ دیگری قرار گرفته است.

1

🔍 تفاوت‌ جزئی بین "next to" و "beside"

  • "next to" در مکالمه‌های روزمره رایج‌تر است و حالت غیررسمی‌تری دارد.

  • "beside" معمولاً در متن‌ها یا گفتگوهای رسمی‌تر دیده می‌شود، اما از نظر معنایی تقریباً تفاوتی با "next to" ندارد.

✅ کاربردهای رایج

1. برای اشیاء

  • The lamp is next to the bed.
    (آباژور کنار تخت قرار دارد.)

  • He parked his bike beside the wall.
    (او دوچرخه‌اش را کنار دیوار پارک کرد.)

2. برای افراد

  • She is sitting next to me.
    (او کنار من نشسته است.)

  • The child stood beside his father.
    (کودک در کنار پدرش ایستاده بود.)

⚠️ تفاوت با حروف اضافه دیگر

  • "next to" / "beside""between"
    "between" یعنی در بین دو چیز، نه صرفاً در کنار یکی.

  • "next to" / "beside""near"
    "near" یعنی "نزدیک به"، اما نه لزوماً بدون فاصله. مثلاً ممکن است بین دو چیز فاصله‌ی کمی باشد ولی تماس یا چسبندگی نباشد.

1

🟢 مثال‌های بیشتر با ترجمه

  1. There is a small café next to the bookstore. (یک کافه کوچک کنار کتاب‌فروشی قرار دارد.)

  2. The keys are beside the lamp on the nightstand. (کلیدها کنار آباژور روی پاتختی هستند.)

  3. They built a park beside the river. (آن‌ها یک پارک در کنار رودخانه ساختند.)

  4. The children sat next to each other. (کودکان کنار یکدیگر نشستند.)

5. in front of

📍 معنا: جلوی، در مقابل، در پیشِ رویِ

🔹 ساختار "in front of" برای توصیف موقعیتی به‌کار می‌رود که در آن یک چیز یا یک شخص در قسمت جلویی چیز یا شخص دیگری قرار گرفته باشد. این موقعیت معمولاً در امتداد خط دید یا جهت اصلیِ آن شیء یا فرد قرار دارد.

1

🔍 اجزای ساختار

  • "in" به معنای "در"

  • "front" به معنای "جلو"

  • "of" برای ربط دادن به چیزی که جلوی آن قرار گرفته‌ایم

پس به‌طور کلی، "in front of" یعنی در جلوی چیزی بودن یا قرار گرفتن.

✅ کاربردهای رایج

1. برای اشیاء ثابت یا فضاها

  • The car is in front of the house.
    (ماشین جلوی خانه قرار دارد.)

  • There is a bench in front of the building.
    (یک نیمکت جلوی ساختمان قرار دارد.)

2. برای افراد و موقعیت‌های مکانی

  • He stood in front of the class.
    (او جلوی کلاس ایستاد.)

  • She parked her bicycle in front of the shop.
    (او دوچرخه‌اش را جلوی مغازه پارک کرد.)

3. در کاربردهای روزمره اجتماعی

  • Don’t talk like that in front of the kids.
    (جلوی بچه‌ها این‌طور صحبت نکن.)

🔸 در این مثال، منظور از "in front of" نه فقط موقعیت مکانی بلکه حضور فیزیکی در مقابل افراد است.

⚠️ تفاوت با دیگر حروف اضافه مشابه

  • "in front of" ≠ "before"
    "before" ممکن است معنای زمانی داشته باشد (قبل از)، در حالی که "in front of" کاملاً مکانی است.

  • "in front of" ≠ "opposite"
    "opposite" یعنی دقیقاً روبه‌رو و در سمت دیگر، اما "in front of" ممکن است با جهتِ رو به جلو یکی باشد.

1

🟢 مثال‌های بیشتر با ترجمه

  1. There is a tree in front of my window. (در جلوی پنجره‌ام یک درخت وجود دارد.)

  2. A security guard was standing in front of the door. (یک نگهبان جلوی در ایستاده بود.)

  3. He parked his car right in front of mine. (او ماشینش را درست جلوی ماشین من پارک کرد.)

  4. She felt nervous speaking in front of so many people. (او از صحبت کردن جلوی آن همه آدم احساس اضطراب داشت.)

6. behind

📍 معنا: پشت، در پشتِ، در عقبِ

🔹 از حرف اضافه "behind" زمانی استفاده می‌کنیم که یک شیء یا شخص در قسمت پشتی یا عقبِ چیز دیگری قرار داشته باشد. این موقعیت معمولاً در جهت مخالف دید یا حرکت قرار می‌گیرد و شیء دوم جلوی آن را پوشش داده یا پنهان کرده است.

1

✅ کاربردهای رایج

1. برای موقعیت‌های فیزیکی

  • The dog is behind the door.
    (سگ پشت در قرار دارد.)

  • The sun disappeared behind the clouds.
    (خورشید پشت ابرها ناپدید شد.)

2. برای نشان دادن ترتیب قرارگیری یا موقعیت عقب‌تر

  • There is a garden behind the house.
    (پشت خانه یک باغ وجود دارد.)

  • The car is parked behind the building.
    (ماشین پشت ساختمان پارک شده است.)

3. برای کاربردهای استعاری یا مفهومی

  • He is behind all these problems.
    (او پشت تمام این مشکلات است.)
    🔸 در این کاربرد، "behind" به معنای «مسئول یا عاملِ» چیزی بودن است.

  • Stay behind after class.
    (بعد از کلاس بمان.)
    🔸 در اینجا "behind" به معنای «در ادامه و بعد از دیگران» است.

⚠️ تفاوت با سایر حروف اضافه مشابه

  • "behind" ≠ "in back of"
      هر دو معنای "پشت" دارند، اما "in back of" در زبان محاوره‌ای آمریکایی استفاده می‌شود و کمی غیررسمی‌تر است.
      مثال: The cat is in back of the sofa.

  • "behind" ≠ "under"
      "under" یعنی چیزی دقیقاً زیر چیزی دیگر است، اما "behind" به پشتِ آن اشاره دارد، نه پایین‌تر.

🟢 مثال‌های بیشتر با ترجمه

  1. The keys are behind the books on the shelf. (کلیدها پشت کتاب‌ها روی قفسه هستند.)

  2. He stood behind the curtain and watched. (او پشت پرده ایستاد و تماشا کرد.)

  3. There is a small alley behind the shop. (پشت مغازه یک کوچه‌ی باریک وجود دارد.)

  4. The mountain is behind the village. (کوه پشت روستا قرار دارد.)

1

7. between

1

📍 معنا: بین، میان (دو چیز یا دو نفر)

🔹 از "between" زمانی استفاده می‌کنیم که یک چیز یا یک فرد در فاصله‌ی میان دو چیز یا دو نفر دیگر قرار گرفته باشد. این حرف اضافه دقیقاً به موقعیتی اشاره دارد که در وسط دو عنصر مجزا قرار دارد — نه جلو، نه پشت، نه کنار؛ بلکه در مرکز آن دو.

✅ کاربردهای اصلی

1. برای اشیاء

  • The ball is between the shoes. (توپ بین دو کفش قرار دارد.)

2. برای افراد

  • She sat between her parents. (او بین پدر و مادرش نشست.)

3. برای مکان‌ها یا موقعیت‌ها

  • The town lies between the mountains. (شهر در میان کوه‌ها قرار دارد.)

✅ کاربردهای مفهومی یا غیر فیزیکی

  • There is a strong bond between them. (بین آن‌ها پیوند محکمی وجود دارد.)

  • You must choose between tea and coffee. (باید بین چای و قهوه یکی را انتخاب کنی.)

🔹 در این مثال‌ها "between" برای نشان دادن رابطه یا انتخاب میان دو چیز ذهنی یا انتزاعی استفاده شده است.

1

⚠️ نکته مهم

برخلاف تصور رایج، "between" فقط برای دو چیز نیست. وقتی به روابط یا موقعیت‌های جداگانه و مشخص اشاره می‌کنیم—even اگر بیشتر از دو چیز باشند—همچنان می‌توانیم از "between" استفاده کنیم.

  • The negotiations between the five countries were successful. (مذاکرات میان پنج کشور موفقیت‌آمیز بود.)

❌ تفاوت "between" با "among"

حرف اضافه

کاربرد اصلی

مثال

ترجمه

between

بین دو یا چند چیز مجزا و مشخص

The gift is between the books.

(هدیه بین کتاب‌هاست.)

among

در میان مجموعه‌ای از چیزها (بدون موقعیت دقیق)

She was hiding among the trees.

(او در میان درختان پنهان شده بود.)

🟢 مثال‌های بیشتر با ترجمه

1

  1. The bottle is between the apples and the bananas. (بطری بین سیب‌ها و موزها قرار دارد.)

  2. The school is located between the hospital and the library. (مدرسه بین بیمارستان و کتابخانه واقع شده است.)

  3. He divided the chocolate between his two friends. (او شکلات را بین دو دوستش تقسیم کرد.)

8. above

1

📍 معنا: بالای، در قسمت بالاتر از (بدون تماس فیزیکی)

🔹 حرف اضافه‌ی "above" زمانی به‌کار می‌رود که یک چیز در موقعیتی بالاتر از چیز دیگر قرار داشته باشد، اما بدون تماس مستقیم با آن. در واقع، فقط اختلاف ارتفاع مطرح است، نه تماس یا قرار گرفتن روی سطح.

✅ تفاوت اصلی با "on"

حرف اضافه

تماس وجود دارد؟

مثال

ترجمه

on

بله، تماس دارد

The book is on the table.

کتاب روی میز است.

above

نه، تماس ندارد

The clock is above the door.

ساعت بالای در نصب شده است.

✅ کاربردهای رایج "above"

1. برای توصیف مکان

  • The painting hangs above the sofa.
    (تابلو بالای مبل آویزان است.)

  • There is a shelf above the sink.
    (بالای سینک یک قفسه وجود دارد.)

🔸 در این موارد، شیء مورد نظر در ارتفاعی بالاتر قرار دارد، اما روی چیز دیگر قرار نگرفته است.

2. برای توصیف موقعیت انتزاعی یا عددی

  • Temperatures above 30°C are considered hot.
    (دماهای بالاتر از 30 درجه گرم تلقی می‌شوند.)

  • Your score is above average.
    (نمره‌ی تو بالاتر از میانگین است.)

⚠️ تفاوت "above" با "over"

  • هر دو به موقعیت بالاتر اشاره دارند، اما:

    • "over" گاهی تماس یا پوشش را نیز می‌رساند، و همچنین در مواردی معنای "پوشاندن از بالا" دارد.

    • "above" معمولاً فقط به ارتفاع بالاتر (بدون تماس) اشاره دارد.

🔸 مثال:

  • The plane is flying above the clouds. ✅ (هواپیما بالای ابرها پرواز می‌کند.)

  • He put a blanket over the baby. ✅ (او پتو را روی نوزاد انداخت.)

0

🟢 مثال‌های بیشتر با ترجمه

1

  1. A mirror is hanging above the fireplace. (یک آینه بالای شومینه آویزان است.)

  2. The ceiling fan is above the dining table. (پنکه سقفی بالای میز غذاخوری قرار دارد.)

  3. Stars shine above our heads at night. (ستاره‌ها شب‌ها بالای سر ما می‌درخشند.)

  4. The picture is placed above eye level. (تصویر بالاتر از سطح چشم قرار گرفته است.)

9. below

📍 معنا: پایین‌تر از، در زیر، در سطح پایین‌تر از

🔹 حرف اضافه‌ی "below" زمانی به‌کار می‌رود که یک شیء یا فرد در سطحی پایین‌تر از شیء دیگری قرار داشته باشد. این موقعیت به‌طور عمودی نشان‌دهنده‌ی مکان یا فاصله‌ای است که در زیر چیزی دیگر وجود دارد. در اینجا تماس فیزیکی ضروری نیست و تنها موقعیت پایین‌تر مطرح است.

1

✅ تفاوت اصلی بین "below" و "under"

هر دو به معنای پایین‌تر از چیزی هستند، اما تفاوت اصلی در موقعیت فیزیکی و معنای آن‌ها است:

  • "below" معمولاً به موقعیت عمودی پایین‌تر اشاره دارد، ولی "under" بیشتر به موقعیت در داخل یا زیر یک شیء اشاره دارد.

حرف اضافه

معنی

مثال

below

پایین‌تر از، در سطح پایین‌تر

The shelf is below the mirror. (قفسه در پایین آینه قرار دارد.)

under

زیر، در داخل یا در زیر چیزی

The cat is under the table. (گربه زیر میز است.)

✅ کاربردهای رایج "below"

1. برای توصیف موقعیت مکانی پایین‌تر از چیزی

  • The shelf is below the mirror.
    (قفسه در پایین آینه قرار گرفته است.)

  • The water level is below the bridge.
    (سطح آب پایین‌تر از پل است.)

2. برای بیان مقیاس‌ها یا موقعیت‌های عددی

  • Temperatures below freezing are dangerous.
    (دماهای پایین‌تر از صفر درجه خطرناک هستند.)

  • The company’s profits are below expectations.
    (سود شرکت پایین‌تر از انتظارات است.)

3. برای توصیف موقعیت‌ها در نقشه‌ها یا نمایش‌ها

  • The park is located below the hill.
    (پارک در پایین تپه واقع شده است.)

  • The hotel is below the city center.
    (هتل در پایین مرکز شهر است.)

⚠️ تفاوت "below" با "beneath"

هر دو می‌توانند به معنای "پایین‌تر از" باشند، اما "beneath" بیشتر برای اشاره به موقعیت‌های عمقی یا مفهومی به‌کار می‌رود، در حالی که "below" به‌طور کلی برای موقعیت مکانی پایین‌تر استفاده می‌شود.

1

🔸 مثال:

  • The treasure was buried beneath the sand. (گنج در زیر ماسه دفن شده بود.)
    در اینجا "beneath" معنای عمیق‌تر را می‌دهد، زیرا گنج داخل ماسه‌ها دفن شده است.

  • The keys are below the papers on the desk. (کلیدها پایین‌تر از کاغذها روی میز هستند.)

🟢 مثال‌های بیشتر با ترجمه

  1. The pen is below the book on the table. (قلم پایین‌تر از کتاب روی میز قرار دارد.)

  2. The fish swim below the surface of the water. (ماهی‌ها زیر سطح آب شنا می‌کنند.)

  3. The restaurant is below the grocery store. (رستوران در پایین فروشگاه مواد غذایی قرار دارد.)

  4. The temperature today is below normal. (دمای امروز پایین‌تر از حالت طبیعی است.)

1

سخن پایانی

حروف اضافه مکان بخش مهمی از دستور زبان انگلیسی هستند که به ما کمک می‌کنند تا موقعیت اشیاء، افراد و مکان‌ها را با دقت توصیف کنیم. در مکالمات روزمره، استفاده‌ی صحیح از این حروف می‌تواند درک متقابل را آسان‌تر کرده و از بروز ابهام جلوگیری کند. کلماتی مانند "in"، "on"، "under"، "next to"، "in front of"، "behind"، "between"، "above" و "below" نه‌تنها در توضیح موقعیت‌های فیزیکی به‌کار می‌روند، بلکه برخی از آن‌ها می‌توانند در زمینه‌های مفهومی یا انتزاعی نیز استفاده شوند. درک تفاوت‌های ظریف میان این حروف اضافه، مانند تمایز بین "on" و "above" یا "under" و "below"، باعث می‌شود زبان‌آموزان به‌صورت دقیق‌تر و حرفه‌ای‌تری زبان انگلیسی را به‌کار بگیرند. یادگیری این موارد نه‌تنها برای موفقیت در آزمون‌ها بلکه برای برقراری ارتباط روان و مؤثر نیز ضروری است. استفاده از مثال‌های ملموس، تمرینات کاربردی و مقایسه‌های آموزشی، روند یادگیری را ساده‌تر و جذاب‌تر می‌سازد.

در آکادمی زبان اشراق، آموزش حروف اضافه مکان به شیوه‌ای ساده، کاربردی و با تکیه بر مثال‌های روزمره انجام می‌شود تا زبان‌آموزان بتوانند مفاهیم را عمیق‌تر درک کرده و به‌راحتی در مکالمات خود استفاده کنند. یکی از ویژگی‌های مهم این آکادمی، تاکید بر آموزش تعاملی و تمرین‌محور است؛ بدین معنا که زبان‌آموزان در حین یادگیری مفاهیم گرامری، آن‌ها را در قالب جمله‌سازی، بازی‌های زبانی، و نقش‌آفرینی‌های واقعی به‌کار می‌گیرند. تیم آموزشی اشراق با بهره‌گیری از منابع معتبر و متدهای به‌روز، فضایی حمایتی و پویا فراهم کرده است که در آن هر زبان‌آموز با هر سطحی از دانش می‌تواند به شکل مؤثر و هدفمند پیشرفت کند. در آموزش حروف اضافه مکان، نه‌تنها نکات گرامری به‌طور کامل بررسی می‌شوند، بلکه تفاوت‌های معنایی و کاربردی میان آن‌ها نیز روشن‌سازی شده و با استفاده از تصاویر، ویدیوها و تمرینات آنلاین تقویت می‌گردد. بنابراین، زبان‌آموزان پس از پایان این بخش، توانایی توصیف دقیق فضاها و موقعیت‌ها را به‌دست آورده و اعتماد به نفس بیشتری در مکالمه پیدا می‌کنند.

لطفا امتیاز خود را ثبت کنید
1 5
  ارسال به دوستان:

سوالات متداول

1. چرا یادگیری حروف اضافه مکان در انگلیسی مهم است؟
2. آیا با یادگیری این حروف، درک مطلب هم بهتر می‌شود؟
3. چه ویژگی‌ای در آموزش آکادمی اشراق وجود دارد که آن را متمایز می‌کند؟
4. آیا تمرینات خاصی برای یادگیری بهتر در آکادمی اشراق ارائه می‌شود؟
پرسش ها و دیدگاه های کاربران
سوال یا دیدگاه شما
اختیاری
اختیاری (نمایش داده نخواهد شد)
ضروری